Spiga

کجا یم


بخار قهوه

حلقه های دود

نوای نی

سرنا

یک خروار روزمرگی

تحمل پوچی ها

غرق شدن در بیهودگیها

و دغدغه سفت بودن ته دیگ برنج

در امتداد شب

گم میشود

همانطور که صدای خشک زغال طراحی روی کاغذم

در صدای تیز سوت دیگ زودپز

نوک انگشتم حالا یشمی شده

رنگ گرد زغال بارنگ سبز نعناء آمیخته ست

رنگ خوبیست !

0 comments: