Spiga

پروانه فروهر



سخنرانی شادروان پروانه فروهر چند ماه قبل از به فتل رسیدن
.پروانه فروهر
from Jamileh Nedai on Vimeo.

دریائی ها

سکوت، دسته گلی بود
ميان حنجره‌ی من


ترانه‌ی ساحل
نسيم بوسه‌ی من بود و پلک باز تو بود.


بر آب ها پرنده‌ی باد،
ميان لانه‌ی صدها صدا پريشان بود.
بر آب ها ،
پرنده بی طاقت بود.


صدای تندر خيس،
و نور، نورِ ترِ آذرخش،
در آب، آيينه ای ‌ساخت
که قاب روشنی از شعله های دريا داشت.


نسيم بوسه و
پلک تو و

پرنده‌ی باد،
شدند آتش و دود
ميان حنجره‌ی من،
سکوت، دسته گلی بود

یداله رویائی

.

Faranak Esfahani's collages





























































Artist Statement

I work mostly in Acrylic and mixed media. Lately I am experimenting with collage, composing sharp cutting lines with certain objects, figures, or just colored parts of magazines over a plain background. My intention is to add a surreal edge to my collages. I like to consider each work of mine as an echo- a paradoxical persuasion that haunts me internally. Any type of questions that intrigues my thoughts waves are accumulated in subtle layers of ideas. I express the ongoing energy and dialogue that revolves around me in every day life. While creating collages, I consider the evoked memories and emotions I have been feeling over the years.

Faranak Esfahani

استحاله - انسیه اکبری


به چند شخصیتی تُف به روح پاره گی ام
به این تقابلِ اُمید و مرگ باره گی ام
به این تجاوزِ صدها گراز در بدن ام
به این ورودِ بدونِ مجوزت به تن ام
به راست کردنِ کژدم به وقتِ نیش زدن
درست بین دوتا رانِ فربهِ یک زن
و زنده خواریِ این جسمِ چاقِ لوله شده
گهی که توی گلوی خودش گلوله شده
سریدنِ کلماتی برنده روی عصب
ورودِ نرمِ وحوشِ بدون سر به عقب
قلمبه ماندنِ یک زخم مثل خون در رگ
و گریه کردنِ یک زوزه در نبودنِ سگ
........
ببوس آلتِ مَردانه یی که اَخته شده
لبی کلفت که با سرب و میخ تخته شده
زنی که سُرخ شده توی روغنِ مایع
غذای چرب و لذیذی که میشود شایع
به زورِ درد مبّدل به ظرف ریق شدن
به وقتِ استشهاء از خودم دریغ شدن
اجازه دادنِ اینکه مرا مچاله کنی
سه باره چرخ کنی درمن استحاله کنی
.........
نشسته منتظرم با گلوله یی در سر
منی که مثل منی بو گرفته توی کمر
که گیر کرده فنرهای تخت توی تن اش
رسوب کرده به شکلی غریب توی اَن اش
شبیه کرکس پرکنده ایست توی لجن
گرسنۀ جسدی یخ زده ست توی کفن
که دست هاش به پاهاش سفت بسته شده
تلاش کرده بمیرد
عجیب
خسته
شده
 

انسیه اکبری 2011


Mohsen Namjoo [Useless Kisses-Afat]

Zayandeh Rood - Summer 2011

















اصفهان


کلاژ- ف.ر.ا 2011



اصفهانم، اصفهان زیبا، چه دلتنگت بودم وحالا اینجا هستم... دردامنۀ زیبایت به قامت پرشکوه کوههای سربه فلک کشیده ات چشم دوخته ام. چه با ابهتی وچه مردم فقیری را در دل خود جا داده ای مردمی فقیر که اتومبیل های گران قیمت و براق می رانند و بوهای خوب می دهند و هر شب درستوران های بسیار گران غذاهای درجه یک میخورند. چقدر همیشه و تمام عمر دلتنگ تو بوده ام دلتنگ کوچه های خاکی و پیرمردهای ثروتمند دو چرخه سوار و اسب های چشم بستۀ درشکه های سنتی که خستگی ناپذیر زیباترین میدان دنیا را هر روز دور میزنند... اینجا نشسته ام و فکر میکنم که چرا و کی و به چه دلیل بیهوده ای تو و لحظه های درتو زیستن را از من گرفتند. گاهی حس میکنم مرا فراموش کرده ای و با نگاهی غریبانه مرا بر انداز میکنی و هیچ چیز به اندازۀ این احساس اندوهگینم نمیکند. شهر من خاک من مرا یاد کن و بپذیرم. چنان که توان رفتنم نباشد وبرای همیشه در این گودال زیبا که روزی زاده شدم بمانم و کوله بارغم غربت نشینی را زمین بگذارم. اصفهان من، اصفهان زیبا...


ف.ر.ا
پل مارنان / اصفهان/ ایران
خرداد 90

Sidewalk Art In Tehran

Akbar Fazli Panah is an Iranian sculptor who started his metal artworks in Tehran's side walks five years ago!
His works with his words, click here

Before The Beginning


A confusion sounds, an uncertain clarity.
Another day begins.
It is a room, half-lit,
and two bodies stretched out.
In my head I am lost
on a plain with no one.
The hours sharpen their blades.
But at my side, you are breathing;
buried deep, and remote,
you flow without moving.
Unreachable as I think of you,
touching you with my eyes,
watching you with my hands.
Dreams divide
and blood unites us:
we are a river of pulsebeats.
Under your eyelids the seed
of the sun ripens.
The world
is still not real;
time wonders:
all that is certain
is the heat of your skin.
In your breath I hear
the tide of being,
the forgotten syllable of the Beginning.

Octavio Paz


Woman song with Klimt's art

Kraak & Smaak

This is the video for Kraak & Smaak's infectious song 'Squeeze Me'. A Fingerflipping video for K&S. Duo-directed with Superelectric. Nominated: D&AD 2009. In-book honours for Kraak & Smaak "Squeeze me". 1st price at music video festival in St.Petersburg and the Dutch Music video Competition. museekfestival.ru/​en/​, shoot-me.nl/​16/​news. Dop: Eric Lor - Edit/post: Andre & Superelectric

Kraak & Smaak from WEAREWILL on Vimeo.